جشنها و آیینها
جشنها و آیینها
پیش از آنکه نوروز آغاز شود، همه کنش های فرهنگی مرسوم چون آتش افروزی در شب چهاشنبه سوری، خانه تکانی، خرید شیرینی و پیراستن ظاهر انجام می شود.
سفید کردن دیوار
زنان در گذشته از ۱۰تا ۱۵ اسفند ماه به دامان طبیعت رفته و نوعی گل را با خود به خانه می آورند. این گل معدنی برای لکه گیری و سفیدکردن دیوارهای خانه به کار می رفت. بیشترین حجم از گل سفید بومهن در جنوب روستای طاهرآباد، منطقه گیل دره (دره گل) یافت میشود.
شال انداز
نزدیک جشن نوروز، مردم شال های بلند بافتنی را از میان درب و یا پشت بام به درون خانه یکدیگر می انداختند. صاحب خانه با دیدن شال، خوراکی و یا پیشکشی را به آن می بست و سپس آن فرد شال را به سمت خود می کشید.
شال اندازی از نظر مفهومی و شیوه اجرا،همسانی فراوانی با آیین قاشق زنی دارد. در منظومه آشنای حیدربابایه سلام نیز بدان اشاره شده است.در این چکامه می خوانیم:
شال ایسته دیم منده ائوده آغلادیم
بیرشال آلیب،تئز بئلیمه باغلادیم
غلام گیله قاشدیم،شالی سالادیم
فاطمه خالا منه جوراب باغلادی
خان ننه می یادا سالیب آغلادی
مفهوم این سروده چنین است: هنگام جشن،هر کسی طبق سنت شالش را از جایی پایین می انداخته. شاعر با گریه و شور و تکاپو شالی را گرفته و به کمر می بندد. تا خانه غلام می رود. شالی می اندازد و خاله جورابی به شالش می بندد، ولی او به یاد مادربزرگش می افتد و گریه میکند.
شب نشینی
گردهمایی در شب های سرد زمستان زیر کرسی های گرم،رونق داشت.مردم تنها به خانه بستگان خود به شب نشینی نمی رفتند؛بهتر از آن،گاهی سنت نشینی در بین اهالی و سرزده انجام می شد.
اسب سواری
در بیشتر خانه ها قاطر و اسب پیدا می شد و از هر چهارپا برای کاری بهره میگرفتند. اسب در آیین های این مردمان جایگاهی ویژه داشت. سوارکاران اسب های خود را در جشن هایی مانند ((ششم بهمن)) و((بیست وچهاراسفند))گرد هم آورده و با این جاندار، به اجرای نمایش می پرداختند.
سمنوپزان
پختن سمنو به عنوان یک آیین مذهبی به ویژه در میان زنان مرسوم بوده و اکنون نسل نو نیز به پیشواز آن رفته است.
سمنوپزان در بومهن با انگیزه ابراز ارادت به حضرت فاطمه زهرا(ع) پخته می شود.پ یشتر در پگاه روز سمنوپزان، زنان و دختران فامیل به خانه فرد نذری دهنده می رفتند.آنها جوانه های گندم را که از پیش در سینی های مخصوص پرورش داده شده بود، در هاون های سنگی یا چوبی کوبیده و آب بدست آمده را در دیگ می ریختند، سپس آرد بدان افزوده و پخت سمنو را به دست زنی خبره می سپردند. در این هنگام،آتش زیر دیگ را با دمایی دقیق افروخته و با مراقبت از آن سمنو را آماده می کردند.
در این آیین کارهای دیگری بوده که رنگ باخته است؛ مثلا پیش از این، زنان بسیاری را دعوت کرده و آنها نیز بنا به توان خود آرد گندم،کله قند و یا شیرینی می آوردند. به نظر می رسد از میان روستاهای منطقه،مردم روستای طاهرآباد بیشتر به این رسم پایبند مانده و همچنان آن را ادامه می دهند.
خروس خوران
صوفی مسلکان سیاه بند، لوران و شهرآباد خوردن گوشت خروس را با ارزش انگاشته و به این رسم پایبند بوده اند. البته شمار زیادی از صوفی ها نسبت دادن این آیین را به فرقه خود نادرست و بی پایه پنداشته و می گویند مردم گوشت خروس را به سبب طبع گرمش در شب های زمستان استفاده می کردند؛ اما این نه در شب یلدا ونه ویژه صوفی ها بوده است.